عشق است یوسف
هیچکس نفهمید که زلیخاه مرد بود می دانی چرا؟؟
مردانگی میخواهد ایستاده پای کسی که
مدام تو را پس میزند!!!!!
|
سه شنبه 25 تير 1392برچسب:, :: 18:45 :: نويسنده : مهدی سراجی
عشق است یوسفهیچکس نفهمید که زلیخاه مرد بود می دانی چرا؟؟ مردانگی میخواهد ایستاده پای کسی که
مدام تو را پس میزند!!!!! [ دوشنبه بیست و چهارم تیر 1392 ] [ 16:49 ] [ مهدی سراجی ] [ نظر بدهید ]
یـــلــدااااااا
نمیدونم ،میدونی یا نه ؟ لحظه ی تولد من به همان ثانیه ی بر میگردد : که تو برای اولین بار به من بگی : دوستت دارم. [ دوشنبه بیست و چهارم تیر 1392 ] [ 16:48 ] [ مهدی سراجی ] [ نظر بدهید ]
خدایا&باران&خاطرات&طعمهرد پاهایم را پاک می کنم به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
[ دوشنبه بیست و چهارم تیر 1392 ] [ 16:46 ] [ مهدی سراجی ] [ نظر بدهید ]
عــــــشــق فــقــطـ یـــلــدااااااااااا
سخت است حـــرفت را نفهمند، سخت تر این است که حــــرفت را اشتباهی بفهمند، حــــالا میفهمم، که خـدا چه زجــــــری میکشد وقتی این همه آدم حـــرفش را که نفهمیده اند هــــیچ،
اشتباهی هم فهـــمیده اند. [ دوشنبه بیست و چهارم تیر 1392 ] [ 16:45 ] [ مهدی سراجی ] [ نظر بدهید ]
گریه مرد،کاش آدم ها...،حال خراب،
اشک زن دل [♥] را می ســوزاند ولــی اشــک مرد ، کــــوه را آبــــــ مـــی کـــــــند [!] [ دوشنبه بیست و چهارم تیر 1392 ] [ 16:42 ] [ مهدی سراجی ] [ نظر بدهید ]
عشق به اين ميگناااااااا
![]() موهام تراشیده شدن...ازم خجالت نکشی... دارم میام ببینمت با این لباس ارتشی...
روزای سختمون گذشت،۲ساله این روزو میخوام... تو تک تکه ثانیه هام بوی تو میده لحظه هام..
چقد شلوغه کوچتون...اون کیه میخنده باهات؟؟!!!۱ چرا اسمتو میگه؟چه نسبتی داره باهات؟؟
اون کیه دست دادی باهاش؟حرف منو بهش نزن... چقد عوض شدی گلم....راستی چقد میاین به هم.... [ دوشنبه بیست و چهارم تیر 1392 ] [ 16:36 ] [ مهدی سراجی ] [ نظر بدهید ]
09390090168و اما چند جمله ی زیبا در مورد عشق :![]() عشق: تنها مرضی است که بیمار از آن لذت میبرد. عشق: زودتر از نسیمی که بر بوستان میوزد نمود پیدا میکند عشق: معمولآ نوعی عذاب دردناک است ولی دور ماندن از ان مرگ است
مهدی سراجی بــــــــــــــــــی تــــــــــــو09390090168
مهدی سراجی بــــــــــــــــــی تــــــــــــو09390090168![]() عشق صدای سازگار است و بلای ماندگار . من که عشق خاصی ندارم اینو واسش بفرستم ولی شما اگه دارین حتمآ این کارو بکنین. به نام آنکه فانوس عشق را در ظلمت قلبم جای داد سینه ام را می شکافم و با قلمی از اشک و مرکبی از خون برایت می نویسم : سلام بر تو که لطیف تر از بارانب و سرخ تر ازگلهای محبتی و زیباتر از شاخهسار عشقی. میخواهم گلی از محبت بچینم و برایت بیاورم و آنگاه بر لبانت که سرخ تر از گلهای سرخ اند بوسه ای از عشق میزنم. من غم را درسکوت و سکوت را در شب و شب را در بستر و بستر ری بریا اندیشیدن به تو دوست دارم اگر چشمان من دریاست تویی فانوس شبهایش اگر حرفی زدم از گل تویی معنا و مفهومش ![]()
![]() |